پژوهش در باب کیفیت حسابرسی را نمیتوان بدون در نظر گرفتن عرضه کیفیت حسابرسی توسط مؤسسات حسابداری رسمی تحلیل کرد. بخش دیگری از پژوهشهای انجام شده درباره کیفیت حسابرسی بر عرضه حسابرسی با کیفیت مطلوب به وسیله حسابرسان مستقل متمرکز بوده است. برای مثال تاتار و همکارانش[1] (1991) بیان کردند که پیش بینی اولیهی طرف تقاضا این است که صاحب کارانپر ریسکتر، حسابرسان با کیفیتتر را انتخاب میکنند اما فلتهام و همکارانش[2] (1991) بیان کردهاند که پیش بینی تاتار و همکارانش را باید با توجه به افزایش هزینه تفاضلی حسابرسی با کیفیتتر تحلیل کرد (حساس یگانه وقنبریان، 1385).
تحقیقات نشان داده است که ساختارموسسه حسابرسی نیز بر کیفیت حسابرسی اثر دارد. بر اساس این تحقیقات کیفیت حسابرسی در موسسههایی که ساختار قویتری در استفاده از روشهای حسابرسی دارند،با سایر موسسهها تفاوت دارند. ادغام موسسه های حسابرسی و یکسان شدن روشهای مورد استفاده در موسسه های مختلف این فرضیه را کم اهمیت ساخته است.بیشتر محققان این نظریه را مطرح کردهاند که به طور کلی،رابطه مستقیمی بین کیفیت حسابرسی و حقاحمه حسابرسی وجود دارد
و اگر موسسه های بزرگ حقاحمه بیشتری به صاحبکار تحمیل میکنند به این معنی است که کیفیت خدمات حسابرسی آنهامطلوبتر است. تحقیقات،البته این فرضیه را نیز مطرح کرده است که موسسه های بزرگتر به دلیل تجربه بیشتر و ساختار مناسبترمیتوانند بخشی از صرفه اقتصادی خود را به مشتری منتقل کنند و حقاحمه کمتری از صاحب کار بگیرند (علوی طبری و همکاران، 1388).
2-2-10محصولات کیفیت حسابرسی
همانطور که نمودارهای (2-2) و (3-2) نشان میدهند، کیفیت حسابرسی مولد دو محصول موثر بر کیفیت صورتهای مالی (یعنی اعتبار و کیفیت اطلاعات) میباشند. در این بخش رابطه بین اجزای کیفیت حسابرسی و محصولات مذکور مورد بحث قرار میگیرد.
اعتبار اطلاعات به توانایی حسابرس برای تحت تأثیر قرار دادن موقعیت استفاده کنندگان از اطلاعات صورتهای مالی مربوط میشود. همان طور که در قسمتهای قبلی بحث شد، دی آنجلو کیفیت حسابرسی را با واژه اعتبار حسابرس تعریف کرده است. او اظهار میدارد که ذینفعانمیتوانند از اندازه مؤسسه حسابرسی به عنوان جانشین حسن شهرت حسابرس استفاده نمایند. وی استدلال میکند که اگر به کار گیری صاحبکار خاص در میان صاحب کاران حسابرسی خاص یکسان است، آنگاهحسابرسان بزرگتر که تعداد صاحب کاران بیشتری دارند، در راستای تلاش برای حفظ هر صاحبکار انگیزه کمی برای قصور در افشاء تحریف کشف شده دارند. دوپاچ و سیمونیچ بیان میکنند از آنجا که حسابرسان دارای نام تجاری ویژگیهای مرتبط عینی بیشتری پیرامون کیفیت (شامل آموزش تخصصی و بازبینیهای دقیقتر) دارند انتظار میرود ذینفعان آنان به عنوان عرضه کننده اعتبار بیشتر صورتهای مالی بنگرند. نظریه رایج در میان بانک داران و پذیرهنویسان این است که حسابرسان دارای نام تجاری بر اعتبار صورتهای مالی میافزایند و این نظریه از نتایج تحقیقات دوپاچ و سیمونیچ حمایت مینماید.
برخی از مطالعات کیفیت حسابرسی بیان میکنند که حسابرسان دارای نام تجاری اطلاعات معتبرتری را ارائه مینمایند. برای مثال در مطالعات مرتبط با اولین عرضه عمومی سهام، اعتبار اطلاعات اغلب به عنوان توانایی حسابرس برای تحت تأثیر قرار دادن ارزیابی قبلی عدم قطعیت ارزش موضوعات جدید تعریف شده است. فرض میشود حسابرسان دارای نام تجاری سطح اطمینان اطلاعاتی بیشتری را در باب موضوعات جدید ارائه مینمایند. مطالعات تجربی که این گمان را آزمودهاند عموماً از آن حمایت مینمایند.
مطالعات اولیه نشان دادند در مواردی که صاحب کاران حسابرسانشان را تغییر میدهند این علامت دهی اطلاعاتی مستقیم از طریق اندازه گیری واکنش قیمت سهام بر حسن شهرت حسابرس اثر میگذارد. در این مطالعات صرفاً یک حمایت محدود برای اثبات این که حسابرسان دارای نام تجاری اطلاعات معتبرتری را ارائه میکنند، یافت شده است. برای مثال، بیتی[3] (1999) دریافت که بازدههای اولین عرضهی عمومی سهام برای صاحب کارانی که از حسابرسان دارای نام تجاری استفاده میکنند (8 ابرمؤسسه حسابداری) در مقام مقایسه با سایرین (غیر از 8 ابر مؤسسه حسابداری) کمتر میباشد
ونگ و نئو،1993 رویکرد مستقیمتری را برگزیدند و دریافتند که واکنش سرمایه گذاران به شوکهای سود آوری به دریافتشان از اعتبار گزارش سود آوری بستگی دارد. آنان دریافتند که ضریب واکنش سود صاحب کارانی که از حسابرسان دارای نام تجاری استفاده میکنند در مقایسه با سایرین بیشتر میباشد به همین قیاس، جنگ و لین،1993، دریافتند که در اولین روز مبادله اولین عرضه عمومی سهام، حجم مبادله صاحب کارانی که توسط حسابرسان دارای نام تجاری حسابرسی میشوند در مقایسه با سایرین بیشتر بوده است. همچنین در روزهای بعدی حجم مبادله سهام صاحب کارانی که توسط حسابرسان دارای نام تجاری حسابرسی میشوند در مقایسه با سایرین کمتر است.
کریشان[4] (2003) با استفاده از مطالعهی ونگ و نئو اندازه گیری نیرومند تری از توانایی حسن شهرت حسابرس برای افزایش اعتبار اطلاعات ایجاد نمود. کریشنان نقش کیفیت حسابرسی در قیمت گذاری ذخایر احتیاطی را بررسی نمود. او سود را به اجزای جریانهای نقدی حاصل از عملیات، ذخایر غیر احتیاطی و ذخایر احتیاطی تجزیه نمود و سپس بازده سهم را از این سه جزء کم نمود و متغیر مصنوعی را برای نمایش کیفیت حسابرسی ارائه نمود (6 ابر مؤسسه حسابداری در مقابل مؤسسات حسابداری دیگر). او دریافت که ذخایر احتیاطی صاحب کارانی که از حسابرسان دارای نام تجاری استفاده میکنند در مقایسه با دیگران رابطه دقیقتری با بازده های بازار دارد. این مطلب نشان میدهد حسابرسان دارای نام تجاری بر اعتبار ذخایر گزارش شده میافزایند.
درباره این سایت